Labels

سیر قلیه - گیلانی



در پی داستان کاشت سیرهای  گلدونی و تهیه سیرابیج  ، تصمیم گرفتم از باقی برگ سیرها این خورشت رو تهیه کنم 
یکی دیگه از خروشتهای لذیذ شمالی ، سیر قلیه
اصولا خوراک شمالی منو به یاد ایام کودکیم میندازه ، نه اینکه مادرم تو خونه بعدها این خوراکها رو تهیه نمیکرد ، بلکه همیشه اون فضای زیبای  روستا و باغهای چای و هیزمی که این خوراکها روش پخته میشد , واسم لذت وجد ناپذیری داشت
کاش میشود باز به اون دوران برگردیم

مواد لازم :
برگ سیر تازه خرد شده ۱ لیوان
لپه ۱ نصف استکان
نمک ، فلفل ، زرد چوبه
آب غوره یا پودر غوره یا آب نارنج یا غوره
تخم مرغ ۲ عدد
گوشت مرغ به میزان لازم

طرز تهیه :
برگ های سیر را خرد کرده و سرخ میکنیم  ، و کمی داخل روغن یا کره تفت میدیم دقت  کنید که برگ سیر زود میسوزه
سپس تخم مرغها را اضافه کرده . این قسمت کار رو میتونید به ٢ روش انجام بدید
یا به خود برگ سیر موقع تفت اضافه کنید یا در آخر کار به خورشت اضافه کنید
اونها رو کنار میزاریم
پیازها را تفت داده و لپه رو اضافه میکنیم ، زردچوبه و گوشت و باقی مواد رو نیز اضافه کرده و میگذریم تا خورشت با حرارت کم بپزه ، ١٠ دقیقه آخر برگ سیر ها رو اضافه کرده


این خورشت محلی با برنج سرو میشه ، امیدوارم از خوردنش لذت ببرید
در ضمن فکر نکنید آب نداره ها اااا :)) چون ظرفش گوده قبل رویت  نیست :)
نوش جان ، گیلدا

* پخت این خوراک با توجه به میل شخصی و علایق خانوادگی میباشد













Labels:

Kommentare

  1. هانی شف15. Juni 2013 um 00:48

    جزو خوشمزززه ترین خورش های ماست...عاشقم..ما توش حتما زعفرون می ریزیم و تخم مرغ هم همونطور که گفتی آخر توی خورش
    ترشی هم نمی ریزیم..یکمی هم آبدارتر مثل بقیه خورش ها برمی داریم..البته می دونم تو به خاطر همسرت خورش ها رو آبدار نمی کنی...یادمه یه چیزایی قبلا گفته بودی :)))...مرسی گیلدایی..بدجوووووووووور دلم خواست

    راستی این جمله ای که آخر همه پستهات اضافه کردی یعنی چی؟ چیزی شده؟

    AntwortenLöschen
  2. gilda15. Juni 2013 um 08:34

    مرسی هانی جون ، چه جالب که ترشی نمیریزیید ، باید بدون ترشی هم امتحان کنم
    راستش این مسله آبدار کردن خورشت تو خونه ما بر میگرده به زمان قدیم که مادر بزرگ ، خدا بیامرزم زنده بود :))))
    آخه هر بر که اون خدا بیامرز خورشت درست میکرد ، آنقدر ابدارش میکرد که مامانم همش میگفت بی بی آخه ما اینو میخواهم بخوریم نمیخواهم که شنا کنیم
    این بود که همه حساس شده بودیم به آبدار شدن خورشتها :)))
    البته این هم چندان کم آب نیست ، چون ظرفش گوده رفته زیر :)))

    AntwortenLöschen
  3. gilda15. Juni 2013 um 08:43

    اون راستی ببخشید فراموش کردم بگم
    اون مطلب پایین رو صلاح دیدم پای هر پست بزارم که اگه ی چیز میل شخصی خودم بود ، با میل شخصی دیگران مخلوط نشه :))))
    آخه همین میل شخصی شده ١ دردسر بزرگ و چه بحثها که سر همین تمایل شخصی به وجود نمیاد

    AntwortenLöschen

Kommentar veröffentlichen

Beliebte Posts