سفر ٣ روزه ما


این سفرنامه من تنها :
عقیده ذهنی خودمه که در واقع این حس رو برای من به وجود آورده که چند نفری دور هم جمع شدیم و هر کس از ما صحبتی از سفرش داره و  من هم میون اون چند نفر دارم نظرات خودم رو میگم 
پس لطفا جبهگیری نکنید 

چند سالی بود که قصد سفر داشتیم و همیشه به علل مختلف تاریخ سفرمون رو باید از تقویم خط میزدیم 
یکی از مواردی که همیشه سفر ما رو به چرا و اما و اگر ..... مینداخت وجود سگ کوچیکمون بود که نمیتونستیم به راحتی همراهمون ببریم و یا پیش کسی بذاریمش 
گزینه های قطار و هواپیما برای این کوچولو همیشه ناممکن بود و بهترین  گزینه واسه ما این بود که با ماشین شخصی خودمون اینکار رو انجام بدیم و از انجایی که میخواستیم سفرمون رو با ماشین انجام بدیم , طبیعتا باید راهی رو انتخاب میکردیم که زیاد دور نباشه 

همسر من از نوجوانی علاقه زیادی به فرانسه و زبان فرانسوی و پاریس داشته در حدی که حتی تو ایران با میل شخصی خودش به کلاسهای فرانسوی میرفته و هر چیزی رو که مربوط به این کشور بود جمع آوری میکرد .
من هم بعد از دیدن این همه علاقه بهش پیشنهاد کردم که واسه مدت کوتاهی که مرخصی داره ی سفر به پاریس بریم و از نزدیک برج ایفل و موزه لوور و امکان دیدنی دیگه رو زیارت کنیم  :)) 
تعجب نکنید که اگه بگم تو این ١٦ سال به جز یکی ٢ کشور همجوار خودمون نتونستیم مکانهای دیگه رو ببینیم ولی این سفر تفریحی , ما رو مصمم کرد که از این به بعد بیشتر وقت واسه اینجور سفرها بزاریم 

سفر ما بخاطر ترمینهای دیگه ای که تو آلمان داشتیم   در ٣ روز خلاصه شد 
ساعت ٦ صبح روز جمعه راه افتادیم , مسیر ما اول هلند و بعد رد کردن مرز بلژیک و بعد رسیدن به پاریس بود 
بعد از رد کردن چند شهر و دهات کشور آلمان ....  داخل خاک هلند شدیم , من همیشه عاشق فرم و سبک خانه های هلندی بودم و هستم ولی هیچوقت تابلوهای راهنمایی و رانندگی شو دوست نداشتم :)) چون همیشه ی چطور و چرا و اما برات باقی میزاره البته این مشکل رو تو بلژیک هم داشتیم ..... یعنی چیزی کاملا بر عکس تابلوهای آلمان , که همه رو نکته به نکته و مو به مو میتونی رو تابلوهاشون ببینی , جوری که  همیشه میگم بدون ناوی و باخواندن تابلوها هم میتونی خودت رو به مقصد برسونی 

با یک سرعت مجاز که بیشتر از ١٣٠ کیلومتر نمیتونست باشه اتوبانهای تمیز  هلند رو پشت سر گذاشتیم و بعد از یک استراحت کوتاه و نوشیدن قهوه بدون اینکه متوجه بشیم مرز هلند رو  رد کردیم و وارد خاک بلژیک شدیم
اتوبانهای بلژیک به تمیزی هلند یا آلمان نبود ولی چیزی که جالب توجه بود وجود چراغهای داخل اتوبان بود که  کل  مسیر به چشم میخورد
و بالاخره به برکت وجود اتحادیه اروپا وارد خاک فرانسه شدیم , با جاده های نه چندان جالب و رانندگی منحصر به فردشون که منو بیشتر یاد رانندگی ایران انداخته بود :)) البته اگه دروغ نباشه کمی بهتر از ایران
فرانسه تنها کشوری بود که تو این مسیر از ما عوارضی دریافت کرد
هر چی که به پایتخت نزدیکتر میشدیم دقتمون رو در رانندگی باید بیشتر میکردیم , تا حدی که دیگه کسی از راهنما استفاده نمیکرد و یا اگه اینکار رو میکرد چون عادت به استفاده از راهنما نداشت دیگه خاموشش نمیکرد :)))
بلاخره به سختی تابلوی پاریس رو خوندیم و وارد شهری شدیم که کاملا حس تهران بزرگ رو به ما داد
پاریس شهر مد , شهر عشاق , شهر عطرها و لوازم آرایش لوکس , شهری پر  از آثار تاریخی و دیدنی همراه با  فرهنگ غنی و هنرهای زیبای معماری و میلیونها  بازدید کننده
ترافیک , شلوغ , صدای بوق ماشینها ( که اصولا تو آلمان شنیدنش آرزوت هست ) آسمان خراشهایی که نمای معرفی کارخانجات  بزرگ بود
و موتور سوارهای که لابلای ماشینها با فلاشرهای روشن و بدون دقت رد میشدن تا زودتر به مقصد برسن
با ٢ ساعت تاخیر بالاخره به هتل رسیدیم و بعد از گذاشتن وسایل تصمیم  گرفتیم از وقت محدودمون نهایت استفاده رو ببریم
با راهنمای اینفورماسیون هتل و گرفتن یک نقشه به طرف مترو راه افتادیم
اقدام بعدی خرید بلیت مترو بود که کار راحتی نبود , این بود که اولین یاری رو از فرانسویها خواستار شدیم
٤ تا خانوم مهربون با لهجه شیرین فرانسوی منظور ما رو گرفتن و بهترین گزینه بلیت رو به ما معرفی کردن
بعد از چند دقیقه مترو سواری به مرکز شهر و به برج معروف ایفل یا به گفته خودشون Tour Eiffel رسیدیم


عظمت و زیبایی این برج در کنار رود زیبایی سن هر بیننده ای رو مجذوب خودش میکرد
چند دقیقه ای رو خیره به برج بودیم  و مرتب این سوال تو ذهن من و همسرم میومد که چجوری این برج رو آقای ایفل ساختن ؟؟ :))))
برجی از آهن که میتونستید حالت زنگ زدگی رو ببینید ولی این زنگ زدگی در واقع رنگی مخصوصی  بود که هر ٧ یا ٨ سال به برج زده میشه و دور تا دور برج اسامی ٧٢ تن از افرادی که در ساخت این برج نقش داشتن رو میبینید
کاملا به موازای این برج یک پل به روی رودخانه سن بود که در آنطرف رود دومین اثر تاریخی شهر یعنی Palais de Chaillot قرار داره


کناره های رود سن رو به طرف خیابان شانز لیزه یا به قول خود فرانسویها  Avenue des Champs-Élysées  پیش گرفتیم و در طی راه به Palais de Tokyo رسیدیم اون هم یکی از موزه های این شهر به حساب میومد


و بالاخره بعد از سوال از رهگذرها که خیلی خوشبرخورد جواب ما رو میدادن به زیباترین خیابان پاریس یعنی شانزلیزه رسیدیم
خیابونی که هنوز سنگفرش قدیمی خودش رو حفظ کرده و بسیار شلوغ و پر رفت و آمد هست و از طرف غرب  به طاق پیروزی Triumphbogen میرسه و از جهت مخالف به موزه لوور


بعد از ساعتی تماشا و نشستن و نوشیدن یک نوشیدنی خنک در اون هوای گرم به طرف منزل به راه افتادیم تا فردای اون روز رو بتونیم از موزه لوور دیداری داشته باشیم

صبح شنبه خودمون رو با یک صبحانه لذیذ فرانسوی در هتل آغاز کردیم , در واقع همون چیزهای رو که حدس میزدیم به صورت بوفه چیده شده بود , کروزان , انواع مارمالاد , تخم مرغ , پنیر , شیرینی مادلین , عسل ........


یک صبحانه کامل و نان فرانسوی 
کروزان 


بعد از اتمام صبحانه به طرف موزه حرکت کردیم مشخص بود که در طول ١ روز نمیتونستیم از هشت قسمت بزرگ موزه دیدار کنیم این بود که تصمیم گرفتیم قسمتهای مورد علاقه خودمون رو در الویت قرار بدیم
برای همسرم زیباترین قسمت تماشای تابلوها و اثار هنرمندان بزرگ دنیا بود
و برای من دیدن از قسمت اثار تاریخی ایران
متروی شهر ما رو دقیقا به موزه لوور رسوند و بعد از گذروندن یک محوطه  بدون اینکه بیرون از مترو قدم بزاریم به طرف موزه رفتیم از ازدهام جمعیت متوجه شدیم که نزدیک به موزه هستیم
بیرون موزه اولین چیزی که بازدیدکنندگان رو به خودش مشغول میکنه هرم شیشه ای به سبک جدید هست که در مرکز موزه قرار گرفته و در زمان میتران رییس جمهور فرانسه ساخته شد نام این هرم پانوراما هست


نیمی از این هرم قسمت پایین و نیم دیگر اون قسمت بالای موزه قرار داره و بعد از گذروندن از این مکان به طرف خرید بلیط و مشاهده اثار زیبای موزه رفتیم
موزه لوور Musée du Louvre در واقع یکی از کاخهای سلطنتی بوده که در اون بیشتر از ٣٥ هزار آثار هنری نگهداری میشه و در سال ١٧٩٣ تبدیل به یک موزه شد


به همین دلیل تمامی دیوار و سقف موزه بر گرفته از اثار هنری مثل کنده کاری و نقاشی میباشد



دست راست بالا : مجسمه معروف بوسه زندگی 
سال ساخت ١٧٨٧
کاری از : Antonio Canova



و کریستالها و ظروف عتیقه این کاخ که به صورت محافظت شده و یا آزاد برابر دید همگان بود


در قسمت سالن نقاشی و مجسمه میتونید از آثار لئوناردو داوینچی , ژاک لوئی داوید , ونگوگ , ............... دیدن کنید

مسلما همه دوست داشتن اولین برخورد خودشون رو با خانوم ژکوند داشته باشن :))


بعد از رد شدن از قسمتهای مختلف و تماشای نقاشی های کوچیک و بزرگ به یک نقاشی با یک سایز کاملا نرمال یا به عبارتی کوچیک میرسیم که پشت شیشه و با یک فاصله تعیین شده نگهداری میشه , جلوی این شیشه یک پیشخوان چوبی هست و ٢ طرف این شیشه ٢ تا مامور و اطراف با چند دوربین کنترل میشدن و پشت این شیشه خانوم مونالیزا با لبخند معروفش که به نام همسر ایشون یعنی آقای ژکوند ثبت شده دیده میشد
و شما بی اختیار به دنبال این میگشتی که چرا این لبخند جهانی رو تسخیر خودش کرده ؟؟ !! :))

تصویر بالا کاری از اوژان دولا کروا میباشد 
نام تابلو : آزادی هدایت کننده مردم 


تصویر بالا سمت چپ کاری از ژاک لوئی داوید 
نام تابلو : مداخله زنان اهل سابین 


کاری از ژاک لوئی داوید 
نام تابلو : سوگند هوراتی ها 







کاری از ژاک لوئی داوید 
نام تابلو : تاجگذاری ناپلئون 




وقتی وارد قسمت اثار باستانی ایران شدم , به قول معروف نمیدونستم ناراحت باشم یا خوشحال
ناراحت از اینکه چرا این اثار نباید تو مملکت خودمون نگهداری شه و بهش افتخار کنیم ...... و یا خوشحال باشم که تمدن و فرهنگ کشورم در کنار آثار تاریخی دیگر کشورها  برابری میکنه و بخوبی ازشون نگهداری میشه


با این حس شروع  به تماشا و عکس گرفتن از اونها کردم
متاسفانه کل مطالبی که پای آثار ثبت میشد به دلیل غروری که فرانسویها به زبان خودشون دارن به همان زبان ثبت شده و به زبان دیگه حتی انگلیسی هم نوشته نشده

دست راست گاو بالدار آشوری متعلق به ٨٠٠ سال قبل از میلاد مسیح 
دست چپ  : سرستون گاو دوسر کاخ آپادانا شوش


زیور آلات مربوط به دوران هخامنشیان 
عکس پایین دست چپ : دسبند زرین از آلیاژ طلا و نقره از تمدن مارلیک ( استان گیلان کنونی ) 
زمان ساخت ٣٢٠٠ تا ٣٤٠٠ سال پیش تخمین زده شده 

دیواره های هخامنشی 


نقاشی های ساده در دوران هخامنشی که خطهای از این نقاشی ها بر اثر  مرور زمان پاک شده است 

مجموعه ای از تندیسهای سنگی ( هما )
پایین دست راست : شیر سنگی که جداگانه در محفظه شیشه ای قرار داشت 


کتیبه سنگی مربوط به دوران هخامنشی 


بعد از دیدارمون از موزه لوور که فقط ٢٠% بود  :)) تصمیم گرفتیم نیمه دیگه روز رو برای دیدن از کلیسای نوتردام  Notre-Dame  بزاریم


کلیسایی زیبا با قدمتی طولانی و معماری بسیار زیبا که اون مجسمه های بالای کلیسا منو به یاد فیلم گوژپشت نوتردام انداخت :))
در اطراف این کلیسا رود سن واقع شده و کوچ های بغلی کلیسا پر از مغازهای خرید و رستوران بود
و همینجور ساختمانهای مسکونی که به رنگ خود کلیسا بودن
البته اینو بگم که کل شهر به خصوص امکان دیدنی شهر تمامی بناها به همان صورت قدیمی  و با همان رنگ قدیمی  باقی مونده و شهردار شهر این اجازه رو نمیده که ساختمانها به رنگهای دیگه باشن و فقط اجازه تمیز کردن اونها رو دارن
اطراف این کلیسا پر از کبوترهای زیبا بود که بدون ترس به جمعیت نزدیک میشدن تا کمی دونه بگیرن
در واقع همون کفترهای حرم بودن :))


بعد از خوردن غذا و کمی استراحت تصمیم گرفتیم که به طرف هتل برگردیم و کمی استراحت کنیم
چون دیگه میدونستیم که روز آخرمون هست و متاسفانه هنوز کلی از زیبایی ها رو نتونستیم ببینیم
اما همین ٢ روز برامون کلی خاطره زیبا به یاد گذاشت . اونقدر که فکر کردیم در اولین فرصت باز هم سفری به این شهر داشته باشیم:)


Kommentare

  1. گیلدا جان ، خیلی خیلی لذت بردم از خوندن سفرنامه ات ، انقدر که منم دلم خواست برم ببینم ، چون هم به تاریخ خیلی علاقه مندم ، هم به نقاشی و آثار هنری ، دلم آب شد ، باید یه کاری کنم که زودتر برم و ببینم ، ممنون از اطلاعاتی که دادی ، انقدر خوشم اومد که بازم میام میخونم :)))))

    AntwortenLöschen
    Antworten
    1. مرسی نازنین , امیدوارم که واقعا قسمت شه و یک سفر بری
      البته اول بیا پیش من بعد برو اونجا :))))
      کار خوبی میکنی عزیزم , چون تا به حال چند مطلب و عکس رو اضافه کردم که یادم رفته بود :))))

      Löschen
  2. خوشحالم بهتون خوش گدشته ، همیشه به گردش و خوشی . خیلی سفرنامتون زیبا بود گیلدا جان و منو یاد خاطات قدیمی انداخت . من 11 سال پیش پاریس رفته بودم و خب اون موقع خیلی بچه بودم . و زمستون بود و هوا خیلی سرد .سرماش توی استخون نفوذ می کرد و بادسردش اشک آدم رو در میاورد . ما یه روز یکشنبه ای به دیدن موزه ی لوور رفتیم ،روزهای یکشنبه برای همه ی مردم مجانیه . ما از قسمت ایران دیدم کردم و بعد برادرم اینقدر غر زد که دیگه جای دیگه ای رو ندیدیم ، می گفت این همه راه اومدی پاریس مثل پیرزنا بری موزه ! هی بهش گفتم به یکی بگی رفتم موزه ی لوور و مونا لیزا رو ندیدی مسخرت می کنن ولی خب گوشش بدکار نیود .دوست داشتم کاخ ورسای رو هم ببینم که خارج شهره مثل دیزنی لند که به جاش به دیزنی لند رفتیم ! ما دو هفته اونجا بودیم ولی خب بعضی از روزها هم مامانم سر کار بود و تا برگرده معمولا جایی نمی رفتیم چون برادرم صبح دیر از خواب پا می شد و نهایتا به همون شانزه لیزه که نزدیک اقامتگاهمون بود می رفتیم ولی به لطف متروی پاریس که خیلی عالیه من گاهی به تنهایی به جاهای دورتر می رفتم .علاوه بر جاهایی که شما گفتید یه کلیسایی بود که خیلی دوست داشتم و محسورش شدم ،شاید یکم خارج از شهر بود روی ی یه بلندی که از اون بالا پاریس رو می شد دید و برای رسیدن به این کلیسا پله و البته یه چیزایی مثل تله کابین بود ، اسمش کلیسای قلب مقدس بود .و خیلی معماریش زیبا بود و نقاشی های داخلش روی سقف واقعا عالی بود و افراد نقاشی که در خارج کلیسا نشسته بودم و پورتره ی افراد رو می کشیدند ، این دفعه اگه رفتید حتما بهش سر بزنید
    Basilica of the Sacré Cœur

    AntwortenLöschen
    Antworten
    1. مرسی ارغوان جون
      جالبه بدونی که سرمای زمستون اینجا واسه ماها سخته , ولی واسه خود اروپا زمستان پاریس یکی از زیباترین شبها میتونه باشه
      چون تا دیر وقت همه شهر روشن هست و تمامی مغزه ها بر عکس آلمان بازه
      این کلیسای که گفتی رو متاسفانه دیر متوجه شدیم و نتونستیم بریم , ولی حتما تو برنامه های بعدی میزاریم
      ول جدی اینجور جاها با بچه خیلی ساخته , چون همش در حال پیاده روی هستی
      این سگ کوچولوی ما هم عاجز شد ولی مجبور بود پا به پای ما راه بیاد طفلکی

      Löschen
  3. وای گیلدا جون واقعا لذت بردم از این سفر نامه عالی
    من سال 1390 یه سفر کوتاه 3 روزه به پاریس داشتم...این عکسهای شما منو برد یه اون روزهای خاطره انگیز
    اون حس مات و مبهوت بودن زیر برج ایفل رو با تمام وجود می کنم..دقیقا همین حس رو داشتم ...وقتی اونجا رسیدیم..
    فقط موندم چطوری این عکس قشنگ رو تونستی از مونالیزا بگیری...هاهاها به فاصله 2 متری یه طناب بستن جلوش هم موج جمعیت هست که می لولن تو هم ..من یه عکس درست و حسابی نتونستم بگیرم..(و ما به معجزه ی عکاسی شما ایمان اوردیم
    خخخخ
    ما هم برای رفتن به موزه مترو سوار شدیم...با اینکه هیچی زبان فرانسه نمی دونستیم و دریغ از یه کلمه انگلیسی که تو علایم راهنماشون و یا حتی خود موزه لوور که این همه بازدید کننده داره...همسرم تونست بلیط رو از این دستگاههای خودکار بخره
    هم بلیط لوور و هم بلیط مترو...بقیه جاها رو پیاده گز کردیم
    و خوشبختانه دخترم هم که 6 سالش بود همکاری خوبی با ما داشت
    خیلی دلم میخواست دیزنی لد رو هم ببینم که نشد
    لوور رو هم قسمت ایران و مصر و تابلوهای نقاشی رو تونستیم کامل ببینیم
    با اینکه از صبح تا بعد از ظهر فقط توی لوور بودیم ولی باورم نمیشد این همه زمان گذشته ...چون محو تماشا بودیم و اصلا گذشت زمان حس نمیشد..2 بار تو این 3 روز رفتیم ایفل و با اون کشتی که روی سن توریست می بره و گشت دور شهر داره کل شهر رو روی سن دیدن کردیم...خوشبختانه هتلمون 50 قدمی شانزه لیزه بودو خیلی راحت همه جا رفتیم
    ولی متاسفانه قبل از سفرمون به پاریس توی سوید دوربینمون توی یه مرکز خرید گم شد و دیگه پیدا نشد...برای همین عکسهای خوبی نتونستم از پاریس داشته باشم :(

    AntwortenLöschen
    Antworten
    1. مرسی شادی جون , پس شما هم مثل ما فقط ٣ روز لذت بردن؟ :))))
      و واقعا آفرین به دخترت که همراهیتون میکرد , چون من که اکثر جاها رو میدیدم کل توریستها هیچ بچه ای باهاشون نبود
      در مورد عکسها هم راستش من رو شالتر دفعات زیاد گذاشتم و از هر تابلو ٧ تا ١٥ عکس میگرفتم تا بتونم بهترین رو انتخاب کنم
      چون خودت میدونی که اصلا شانس نداری که فضا رو آزاد داشته باشی , تازه باز بضیهاش خوب نشد :))
      و واسه اینکه ی بر نمونم هر ٢ تا دوربین خودم رو برده بودم :))

      Löschen
  4. besyar besyar Ziba boodand.mamnoon az shoma.
    hessam mige ke shoma ham mese man almano vatane dovome khodetoon midoonid.man ham 17 sale jonoobe alman zendegi mikonam.va har noghte az donya ke naram baz ham migam almane khodemoon ye chize digast..az roo ta,asob naha..chon vaghean alman liaghate alman shodan ro dashte.va hich ja nazmo pakizegi monaseb boodane ghemat,ha ra,ayate ghavanine ranandegi va ghanoonmand boodane mardomesho nadare.shad bashid

    AntwortenLöschen
    Antworten
    1. مرمر جان مرسی از توجهت
      خوب عزیزم طبیعتا وقتی مثل شما ١٧ سال یک جا زندگی کنیم دیگه اونجا میشه وطن آدم یا حد اقل وطن دوم آدم
      البته من میدونستم که قوانین رانندگی حرف اول رو تو آلمان نسبت به کشورهای دیگه میزنه ولی خوب وقتی آدم به چشم میبینه چیز دیگه هست
      من همش میگم آلمان خیلی گرون و خیلی سخت تصدیق رو به شما میده و خیلی گرون و راحت شما مگیره :))

      Löschen
  5. مصی ولیزاده25. Juni 2014 um 08:02

    چه قدر از گزارش جالبت لذت بردم گیلدا جون...همیشه به سفر و شادی

    AntwortenLöschen
    Antworten
    1. مرسی مصی جون , ممنون از وقتی که گذاشتی

      Löschen
  6. خانم گیلدا عزیز، بسیار زیبا توصیف کردید، خیلی لذّت بردم، منو به خاطراتم بردید...
    من هم نسبت به آثار تاریخی ایران در موزه ی لوور با شما هم عقیده هستم، ولی از جهاتی راضیم که جاشون اونجا امن تره :)
    امیدوارم سفرهای عالی تر و به یادماندنی تری داشته باشید

    AntwortenLöschen
  7. مرسی آیسان عزیز , امیدوارم که همه شاد و پیروز باشن
    ممنون از وقتی که گذاشتی

    AntwortenLöschen
    Antworten
    1. خوااااااااااااااااااااااااش می کنم
      همین که شما هنرهاتون با ما به اشتراک می گذارید یه دنیاست، در مقابلش وقت من چه ارزشی داره <3

      Löschen
  8. باز هم ممنون از لطفت نازنین <3

    AntwortenLöschen
  9. ممنون گیلدا جان
    عکس های زیبا و جامع و کاملی بود

    AntwortenLöschen
  10. افسانه جان , من هم ممنونم از توجه شما :)

    AntwortenLöschen
  11. گیلدا جان لطفا نویسنده گی رو هم ضمیمه کارتون بکنید .....دستت درد نکنه خیلی عالی نوشتید از اینکه مارو هم بهمراه خودتون به فرانسه بردید تشکر میکنم ....... امیدوارم و انشالله همیشه به گشت و گذار و خوشی ......بازم مارو مستقیذ کنید ♥ ♥

    AntwortenLöschen
  12. ها ها , مرسی عزیزم :))))))
    امیدوارم که قسمت همه باشه تا از نزدیک خودشون تماشا کنن

    AntwortenLöschen
  13. گیلدا جون عالی بود حیف من 2 سال پیش رفتم با اتوبوس تور 5 روزه همه جا پاریس را دیدم جز موزه هخامنشینی من همون هرم شیشه ایی را دیده بودم از روبروش پارکه نشسته بوده اینقدر خسته بودم دیگه نای راه رفتن را نداشتم همونجا نشستم منتظر راننده اتوبوس که بیاد برگردیم هتل خیلی دلم سوخت انشاالله دفعه دیگه حتما میرم میبینم

    AntwortenLöschen
    Antworten
    1. قربونت برم پرتو جون , چه خوشحال شدم اینجا دیدمت نازنین
      اصلا واسه پاریس چیزی در حد ۲ یا ۳ روز معنی نمیده و باید حتما حد اقل ۱ هفته وقت بزاری
      انشاء الله به قول خودت دفه بعد جبران میکنی , ما هم خیلی جاها رو ندیدیم واسه همین تصمیم داریم که باز هم اقدام کنیم ^_^

      Löschen

Kommentar veröffentlichen

Beliebte Posts