سفر نامه کرواسی ۲۰۱۵
بعد از سفر ۳ روزه خودمون که تابستان سال گذشته انجام دادیم , مصمم شدیم که هر سال وقتی رو برای بازدید , از کشورهای اطرافمون و همچنین آشنایی با فرهنگ و رسوم اون کشور داشته باشیم
به این نتیجه رسیدیم که وقتی سن بالا میره , باید آرامش درون خودمون رو پیدا کنیم
که یقینا هر کسی به نحوی متفاوت به این آرامش خواهد رسید
دیدار امسال ما از کشور کرواسی بود
یک کشور کوچیک ۲۰ ایالتی که تنها کمی بیشتر از ۴ میلیون جمعیت داره و سالانه توریستهای فراوانی از گوشه و کنار دنیا به این کشور زیبا سفر میکنن
کرواسی در سال ۹۱ میلادی اعلام استقلال کرده و از یوگسلاوی سابق جدا شده
و باید گفت که نسبت به کشورهای همجوار خودش مثل بوسنی هرزگووین , آلبانی , صرب یا ..... که از یوگسلاوی سابق جدا شدن , از موقعیت بهتری برخورداره
و این موقعیت خودش رو مدیون توریستهای سالانه , که در فصل تابستان از این کشور بازدید میکنن , هست
و این موقعیت خودش رو مدیون توریستهای سالانه , که در فصل تابستان از این کشور بازدید میکنن , هست
از اونجایی که این کشور به موازات کشور ایتالیا و در مجاور یکدیگر قرار گرفتن , آدابی بسیار مشابه به مردم ایتالیا دارند
اصولا مردمی بسیار خونگرم و خوش برخورد هستن که دقیقا مثل ایتالیایی ها برای صحبت کردن از دستها و حرکت سر هم استفاده میکنن :))
اصولا مردمی بسیار خونگرم و خوش برخورد هستن که دقیقا مثل ایتالیایی ها برای صحبت کردن از دستها و حرکت سر هم استفاده میکنن :))
سفرمون رو در یک روز تابستانی و غروب شروع کردیم , از اونجایی که راه طولانی در پیش داشتیم , تصمیم گرفتیم بعد از ظهر حرکت رو آغاز کنیم تا به گرما و شلوغی راه بر نخوریم
مسیر سفر رو از شهر کوچیک بندری خودمون در شمال آلمان آغاز کردیم و به طرف جنوب و شهر مرزی زالسبورگ ادامه دادیم , بعد از اون وارد کشور اتریش شدیم , کشوری کوهپایه ای با تصاویر زیبای طبیعت ......
کشور اسلوانی رو هم بدون اینکه متوجه مرزی باشیم رد کردیم
و بعد از ۱ ساعت دیگه همراه با یک ترافیک روان وارد مرز و پاس کنترل کرواسی شدیم
متاسفانه چون شب به اتریش رسیدیم موفق به دیدار کوهپایه های آلپ نشدیم , و امیدوار بودم موقع برگشت این محرومیت رو جبران کنیم
جاده رو به طرف بالا و شیب تند دنبال میکردیم و ناوی به ما میگفت ۲۰ دقیقه دیگه به مقصد یعنی شهر Novigrad میرسیم
متعجب بودیم که لابلای کوها و این شیب تند چجوری میتونیم دریا رو پیدا کنیم !!
جاده باریکی رو در پیش رو داشتیم که برامون خیلی شبیه به جاده هراز و شمال و پیچهای تندش بود
و حتی رستورانهای کناره ای جاده , ما رو بیشتر به حال و هوای ایران نزدیک کرد
جاده باریکی رو در پیش رو داشتیم که برامون خیلی شبیه به جاده هراز و شمال و پیچهای تندش بود
و حتی رستورانهای کناره ای جاده , ما رو بیشتر به حال و هوای ایران نزدیک کرد
بوی دریا و شوری آب رو به خوبی حس میکردیم
ناوی ما رو درست راهنمای کرده بود و دریایی که ما پیش رو داشتیم بر خلاف اون چیزی بود که همه جا میدیدیم :)
ناوی ما رو درست راهنمای کرده بود و دریایی که ما پیش رو داشتیم بر خلاف اون چیزی بود که همه جا میدیدیم :)
بعد از طی کردن مسافتی , به مقصد خودمون که یک خانه آپارتمانی بود رسیدیم , هوا بسی گرم و خورشیدی تابانتر و سوزانتر از آلمان , به ما خوشامد گفت ( البته منظور زمانهایی هست که خورشید خانوم ما رو شرمنده میکنه )
دریا با ناباوری در چند قدمی ما بود , حس میکردم این شهر و این منطقه باید خیلی شرجی باشه , ولی خوشبختانه اصلا اینجور نبود
وسایل رو به آپارتمان منتقل کردیم و مقداری از مایحتاج خودمون رو از فروشگاهای اطراف تهیه کردیم و بعد از کمی استراحت شروع به گشت و گذار کردیم
اولین دیدارمون رو با دریا شروع کردیم , دیدن دریا برای من آرامش بخشتر از هر جایی میتونه باشه
بر خلاف تصورمون دریایی با ساحل شنی در پیش رو نداشتیم , بلکه ساحل تشکل شده بود از سنگهای کوچیک و بزرگ و صخره هایی سنگی که خیلیهاشون از جلبک پوشیده شده بود
اما ساحلی کاملا تمیز .......
اگه کسی میخواست تو آب بره با پای برهنه امکان پذیر نبود , یا شاید ما نتونستیم :)) چون سنگها ی جورایی کف پا رو آزار میدادن
بخاطر همین هم بیشتر افراد کفشهای مخصوص شنا داشتن
اون موقع بود که به یاد شنها و ساحل زیبای خودمون که جنوب و شمال هست افتادم
برای افرادی مثل ما که ساحلی به اون زیبایی داریم و از قدم زدن روی شنها نهایت لذت رو میبریم , این سنگها چیزی در حد شک بود :/
اینو گفتم تا قدر اون چیزی که دم دستتون هست رو , بدونید :)
خرچنگهای کوچیک و بزرگ رو به راحتی میتونستی روی صخره ها ببینی , که با دیدن و نزدیک شدن هر جنبنده دیگه بلافاصله تو آب میرفتن , واسه همین هم متاسفانه نتونستم ازشون عکسی بگیرم
لباس محلی مردم کرواسی
دریا با ناباوری در چند قدمی ما بود , حس میکردم این شهر و این منطقه باید خیلی شرجی باشه , ولی خوشبختانه اصلا اینجور نبود
وسایل رو به آپارتمان منتقل کردیم و مقداری از مایحتاج خودمون رو از فروشگاهای اطراف تهیه کردیم و بعد از کمی استراحت شروع به گشت و گذار کردیم
اولین دیدارمون رو با دریا شروع کردیم , دیدن دریا برای من آرامش بخشتر از هر جایی میتونه باشه
بر خلاف تصورمون دریایی با ساحل شنی در پیش رو نداشتیم , بلکه ساحل تشکل شده بود از سنگهای کوچیک و بزرگ و صخره هایی سنگی که خیلیهاشون از جلبک پوشیده شده بود
اما ساحلی کاملا تمیز .......
اگه کسی میخواست تو آب بره با پای برهنه امکان پذیر نبود , یا شاید ما نتونستیم :)) چون سنگها ی جورایی کف پا رو آزار میدادن
بخاطر همین هم بیشتر افراد کفشهای مخصوص شنا داشتن
اون موقع بود که به یاد شنها و ساحل زیبای خودمون که جنوب و شمال هست افتادم
برای افرادی مثل ما که ساحلی به اون زیبایی داریم و از قدم زدن روی شنها نهایت لذت رو میبریم , این سنگها چیزی در حد شک بود :/
اینو گفتم تا قدر اون چیزی که دم دستتون هست رو , بدونید :)
خرچنگهای کوچیک و بزرگ رو به راحتی میتونستی روی صخره ها ببینی , که با دیدن و نزدیک شدن هر جنبنده دیگه بلافاصله تو آب میرفتن , واسه همین هم متاسفانه نتونستم ازشون عکسی بگیرم
تصمیم گرفتیم شب رو با شهر و جلوه هاش سپری کنیم
بر خلاف آلمان که همیشه ساعت ۷ غروب , تک و توکی افراد رو تو خیابونها میبینی , تو این شهر کوچیک توریستی تازه از ۷ شب شهر به جنب و جوش خاصی میرسید و همه بیرون از خانه ها در حال قدم زدن و خرید هستن
فردای اون روز هوای بارانی و بسیار زیبایی نصیب ما شد , دوست داشتم که یک صندلی بزارم و ساعتها به تماشای نم نم بارون بشینم
با توجه به هوای پاکی که داشتیم شهراقامتگاه خودمون رو جستجو کردیم تا از خانه های قدیمی و بافت شهری نهایت لذت رو ببریم
یکی از روزها رو اختصاص به شهر Poreč دادیم شهر پورچ حدود ۲۰ کیلومتری Novigrad و به سمت پایین کرواسی قرار داره
این شهر که بزرگتر از شهر اقامتگاه ما بود , گوشه و کنار زیبایی واسه دیدن و عکس گرفتن داشت
همینجور مغازه های فراوانی که میتونستی تمام سوغاتی های مورد نظرتو تهیه کنی :))
کوچه های تنگی که هنوز به همون سبک قدیمی نگهداری شده و کفپوشهای سنگ فرشی که فضای قدیمیتری به شهر میده
و چند قسمت تاریخی و قدیمی که توریستها رو به خودش جلب میکرد
شکل زیبایی پنجره ها که به سبک ایتالیایی شناخته شده , بسیار جالب توجه بود و میشه گفت تمام خانه ها با همین سبک پوشش داده شده بودن
و پشت اکثر این پنجره ها گلدانهای گل زیبایی دیده میشد که با اون سبک قدیمی ساختمانها جلوه زیباتری میداد
تو کوچه های تنگ و باریک پر از رستوران و کافی شاپ بود , و باید بگم که لذیذ ترین قهوه رو تو همین شهر نوشیدیم , و حدس میزنم که برداشتی از قهوه های ایتالیایی باشه
افراد بومی که در همون محل زندگی میکردن با ظرفهای قهوه جوش و استکانهای قهوه پشت یک میز نشسته بودن و به رفت و آمد مسافران توجه داشتن و هر از گاهی با هم گپ میزدن
بوی خوش پیتزاهای لذیذ که تو تنور و به سبکی کاملا متفاوت از اینجا پخته میشد , کوچهای تنگ رو پر کرده بود
کلی توریست تو کوچه و خیابانها در حال رفت و آمد بودن
حدود ۴۰% توریستها ایتالیایی بودن و برام جالب بود , مردمی که در کشوری پر از نقاط ساحلی و دریا زندگی میکنن , چطور اکثریت توریست رو تشکیل میدن .....
بعد از اون میتونستید آلمانی ها و اوتریشی و سوئیسی ها رو ببینید
خیلی مایل بودیم که از این شهر با کشتی واسه ۱ روز به ونیز بریم , ولی متاسفانه به دلایلی نشد
فاصله شهر ونیز به شهر Poreč همراه کشتی تنها ۳ ساعت بود :)
در این مابین خستگی خودمون رو با قهوه های لذیذ و بستنی هایی که به خوشمزگی شهر خودمون نبود ؛ از بین میبردیم و دوباره به کنجکاویمون ادامه میدادیم
مورد جالب توجه دیگه , خاک قرمز ( رس ) این کشور بود که بخوبی قابل کشت و کار بود
در کرواسی درختهای میوه زیادی از جمله انجیر , گیلاس , کیوی , سیب , آلو ..... یافت میشه
و همینجور تا چشم کار میکنه درخت زیتون و انگور کاشته شده , که این ۲ مورد رو بیشتر برای مصارف صادراتی استفاده میکنن
اطراف محل اقامت ما پر از بوته های تمشک بود , و جالب اینکه اصلا مثل تمشکهای اینجا خارهای زمخت نداشتن و طعمی مابین تمشک و توت سیاه داشتن
برام جای سوال بود که چرا از میوه های درختیشون استفاده نمیکنن و مثلا روی درخت گیلاس , تمام گیلاسها به همون صورت باقی مونده و خشک شده بود یا انجیرها کاملا میرسید و به زمین میخورد
البته چند تایی رو از زمین خوردن نجات دادیم :))) ولی دلم کلی واسه این مظلومیتشون سوخت
شب راهی مسیر خانه شدیم و با کمال تعجب دیدیم , نانوائیها هنوز باز هستن و در حال سرویس دادن به مشتریهای شهرشون .
این بود که تصمیم گرفتیم چند تا نان برای گذر شب تهیه کنیم
خیلی ها اعتقاد دارن که آلمان بهترین و متنوع ترین نانهای دنیا رو داره , و این مورد رو خود من هم کاملا قبول دارم
ولی تو آلمان واسه ۱ بار ( نهایتا ۲ بار ) پخت روزانه انجام میشه و مغازه هاش , شما رو سرمست از عطر خوش بوی نان و شیرینی و دارچین میکنه
اما در کرواسی دقیقا تا ساعت ۱۱ شب شما میتونستید نان گرم و تازه با طعمهای لذیذ و بافت عالی خریداری کنید
و مرتب نان تازه پخته میشد
تو این چند روز ۱ روز دیگه خودمون رو با هوای بارانی و ابری سپری کردیم
و خیلی دوست داشتم که با این هوا کنار دریا باشم و ببینم چه جلوه ای داره
بر خلاف آلمان که همیشه ساعت ۷ غروب , تک و توکی افراد رو تو خیابونها میبینی , تو این شهر کوچیک توریستی تازه از ۷ شب شهر به جنب و جوش خاصی میرسید و همه بیرون از خانه ها در حال قدم زدن و خرید هستن
عروسکهای لوندلی ( اسطو قدوس )
فردای اون روز هوای بارانی و بسیار زیبایی نصیب ما شد , دوست داشتم که یک صندلی بزارم و ساعتها به تماشای نم نم بارون بشینم
با توجه به هوای پاکی که داشتیم شهراقامتگاه خودمون رو جستجو کردیم تا از خانه های قدیمی و بافت شهری نهایت لذت رو ببریم
یکی از روزها رو اختصاص به شهر Poreč دادیم شهر پورچ حدود ۲۰ کیلومتری Novigrad و به سمت پایین کرواسی قرار داره
نقاشان آکادمی هنر که در خیابان اصلی شهر پورچ مشغول کشیدن عکس افراد هستن
این شهر که بزرگتر از شهر اقامتگاه ما بود , گوشه و کنار زیبایی واسه دیدن و عکس گرفتن داشت
همینجور مغازه های فراوانی که میتونستی تمام سوغاتی های مورد نظرتو تهیه کنی :))
کوچه های تنگی که هنوز به همون سبک قدیمی نگهداری شده و کفپوشهای سنگ فرشی که فضای قدیمیتری به شهر میده
و چند قسمت تاریخی و قدیمی که توریستها رو به خودش جلب میکرد
شکل زیبایی پنجره ها که به سبک ایتالیایی شناخته شده , بسیار جالب توجه بود و میشه گفت تمام خانه ها با همین سبک پوشش داده شده بودن
و پشت اکثر این پنجره ها گلدانهای گل زیبایی دیده میشد که با اون سبک قدیمی ساختمانها جلوه زیباتری میداد
تو کوچه های تنگ و باریک پر از رستوران و کافی شاپ بود , و باید بگم که لذیذ ترین قهوه رو تو همین شهر نوشیدیم , و حدس میزنم که برداشتی از قهوه های ایتالیایی باشه
افراد بومی که در همون محل زندگی میکردن با ظرفهای قهوه جوش و استکانهای قهوه پشت یک میز نشسته بودن و به رفت و آمد مسافران توجه داشتن و هر از گاهی با هم گپ میزدن
بوی خوش پیتزاهای لذیذ که تو تنور و به سبکی کاملا متفاوت از اینجا پخته میشد , کوچهای تنگ رو پر کرده بود
کلی توریست تو کوچه و خیابانها در حال رفت و آمد بودن
حدود ۴۰% توریستها ایتالیایی بودن و برام جالب بود , مردمی که در کشوری پر از نقاط ساحلی و دریا زندگی میکنن , چطور اکثریت توریست رو تشکیل میدن .....
بعد از اون میتونستید آلمانی ها و اوتریشی و سوئیسی ها رو ببینید
خیلی مایل بودیم که از این شهر با کشتی واسه ۱ روز به ونیز بریم , ولی متاسفانه به دلایلی نشد
فاصله شهر ونیز به شهر Poreč همراه کشتی تنها ۳ ساعت بود :)
در این مابین خستگی خودمون رو با قهوه های لذیذ و بستنی هایی که به خوشمزگی شهر خودمون نبود ؛ از بین میبردیم و دوباره به کنجکاویمون ادامه میدادیم
مورد جالب توجه دیگه , خاک قرمز ( رس ) این کشور بود که بخوبی قابل کشت و کار بود
در کرواسی درختهای میوه زیادی از جمله انجیر , گیلاس , کیوی , سیب , آلو ..... یافت میشه
و همینجور تا چشم کار میکنه درخت زیتون و انگور کاشته شده , که این ۲ مورد رو بیشتر برای مصارف صادراتی استفاده میکنن
اطراف محل اقامت ما پر از بوته های تمشک بود , و جالب اینکه اصلا مثل تمشکهای اینجا خارهای زمخت نداشتن و طعمی مابین تمشک و توت سیاه داشتن
برام جای سوال بود که چرا از میوه های درختیشون استفاده نمیکنن و مثلا روی درخت گیلاس , تمام گیلاسها به همون صورت باقی مونده و خشک شده بود یا انجیرها کاملا میرسید و به زمین میخورد
البته چند تایی رو از زمین خوردن نجات دادیم :))) ولی دلم کلی واسه این مظلومیتشون سوخت
شب راهی مسیر خانه شدیم و با کمال تعجب دیدیم , نانوائیها هنوز باز هستن و در حال سرویس دادن به مشتریهای شهرشون .
این بود که تصمیم گرفتیم چند تا نان برای گذر شب تهیه کنیم
خیلی ها اعتقاد دارن که آلمان بهترین و متنوع ترین نانهای دنیا رو داره , و این مورد رو خود من هم کاملا قبول دارم
ولی تو آلمان واسه ۱ بار ( نهایتا ۲ بار ) پخت روزانه انجام میشه و مغازه هاش , شما رو سرمست از عطر خوش بوی نان و شیرینی و دارچین میکنه
اما در کرواسی دقیقا تا ساعت ۱۱ شب شما میتونستید نان گرم و تازه با طعمهای لذیذ و بافت عالی خریداری کنید
و مرتب نان تازه پخته میشد
تو این چند روز ۱ روز دیگه خودمون رو با هوای بارانی و ابری سپری کردیم
و خیلی دوست داشتم که با این هوا کنار دریا باشم و ببینم چه جلوه ای داره
این بود که بر خلاف تصورم آرامش دریا رو در هوای بارانی , نظارگر بودیم
و بالاخره وقت اون رسید که سفر چند روزه خودمون رو به پایان برسونیم و به قول آلمانی ها به هایم برگردیم :)
اینبار سفرمون رو , هر چند میدونستیم که در آلمان به ترافیک شدیدی بر میخوریم ..... ساعت ۸ صبح آغاز کردیم
روشنایی روز به ما کمک کرد که بر خلاف اومدنمون بتونیم از زیبائیهای طبیعت و جاده نهایت لذت رو ببریم
بار دیگه مسیر پاس کنترل کرواسی رو رد کرده و وارد اتوبانهای تمیز و صاف اسلوانی شدیم
و بعد از رد کردن چند تونل کوچیک و بزرگ به طولانی ترین تونل اتریش رسیدیم که باز هم مجبور به پرداخت عوارضی شدیم
خوبه بدونید که ما در آلمان عوارضی جاده های اتریش و اسلوانی رو پرداخت کردیم و بجز اون جداگانه برای ۲ تا از تونلهای اتریش عوارضی پرداخت شد
از اونجایی که آلمان تقریبا میانه اروپا قرار گرفته , رفت و آمد از این کشور به کشورهای همجوار خیلی زیاده و اصلا قابل مقایسه با کشورهای اطراف نیست
اما با توجه به این موضوع , چند سالی هست که در آلمان فقط ماشینهای سنگین مجبور به پرداخت عوارض هستن , و همین مسئله موجب شده که دست اندرکاران , قوانین رو کمی تغییر بدن و واسه ماشینهای کوچکتر هم عوارضی دریافت کنن
در اتریش کیلومتر به کیلومتر , دوربینهای کنترل ترافیک ما رو زیر نظر داشتن :))))
اینو هم گفتم که اگه خواستید از اتوبانهای این کشور بگذارید , حواستون رو خوب جمع کنید ؛)
بالاخره موفق شدیم که رشته کوهای آلپ رو هم تماشا کنیم و عکسهای نه چندان خوبی ازشون بگیریم
ابرها آنقدر زیبا و نزدیک بودن که آدم میخواست با دست لمسشون کنه ^_^
بعد از کلی خستگی و ترافیک بالاخره ساعت ۱ صبح روز بعد به خانه رسیدیم
یادمه اون موقع تو عید هیچوقت خونه نبودیم و اصولا هر سال بعد از تحویل سال مسافرت میرفتم
با اینکه از تهران به جنوب ایران باید بیشتر از ۱۰۰۰ کیلومتر رو سپری میکردیم هیچوقت اینقدر خسته و ناتوان نمیشدیم
الان که امکانات از بابت وسیله نقلیه بالاتر رفته و راها و جاده ها خیلی بهتر شده ..... کلی خستگی به تنمون میشینه
اینا همه نشونه پیریه :))))))
و بالاخره وقت اون رسید که سفر چند روزه خودمون رو به پایان برسونیم و به قول آلمانی ها به هایم برگردیم :)
اینبار سفرمون رو , هر چند میدونستیم که در آلمان به ترافیک شدیدی بر میخوریم ..... ساعت ۸ صبح آغاز کردیم
روشنایی روز به ما کمک کرد که بر خلاف اومدنمون بتونیم از زیبائیهای طبیعت و جاده نهایت لذت رو ببریم
بار دیگه مسیر پاس کنترل کرواسی رو رد کرده و وارد اتوبانهای تمیز و صاف اسلوانی شدیم
و بعد از رد کردن چند تونل کوچیک و بزرگ به طولانی ترین تونل اتریش رسیدیم که باز هم مجبور به پرداخت عوارضی شدیم
خوبه بدونید که ما در آلمان عوارضی جاده های اتریش و اسلوانی رو پرداخت کردیم و بجز اون جداگانه برای ۲ تا از تونلهای اتریش عوارضی پرداخت شد
پاستیلهای رنگ و وارنگ
از اونجایی که آلمان تقریبا میانه اروپا قرار گرفته , رفت و آمد از این کشور به کشورهای همجوار خیلی زیاده و اصلا قابل مقایسه با کشورهای اطراف نیست
اما با توجه به این موضوع , چند سالی هست که در آلمان فقط ماشینهای سنگین مجبور به پرداخت عوارض هستن , و همین مسئله موجب شده که دست اندرکاران , قوانین رو کمی تغییر بدن و واسه ماشینهای کوچکتر هم عوارضی دریافت کنن
در اتریش کیلومتر به کیلومتر , دوربینهای کنترل ترافیک ما رو زیر نظر داشتن :))))
اینو هم گفتم که اگه خواستید از اتوبانهای این کشور بگذارید , حواستون رو خوب جمع کنید ؛)
بالاخره موفق شدیم که رشته کوهای آلپ رو هم تماشا کنیم و عکسهای نه چندان خوبی ازشون بگیریم
ابرها آنقدر زیبا و نزدیک بودن که آدم میخواست با دست لمسشون کنه ^_^
بعد از کلی خستگی و ترافیک بالاخره ساعت ۱ صبح روز بعد به خانه رسیدیم
یادمه اون موقع تو عید هیچوقت خونه نبودیم و اصولا هر سال بعد از تحویل سال مسافرت میرفتم
با اینکه از تهران به جنوب ایران باید بیشتر از ۱۰۰۰ کیلومتر رو سپری میکردیم هیچوقت اینقدر خسته و ناتوان نمیشدیم
الان که امکانات از بابت وسیله نقلیه بالاتر رفته و راها و جاده ها خیلی بهتر شده ..... کلی خستگی به تنمون میشینه
اینا همه نشونه پیریه :))))))
کلیسا و قلعه های قدیمی روی کوهای اسلوانی و اتریش
ما رو هم با خودت بردی سفر مرسی
AntwortenLöschenاز خوندن سفرنامه ات لذت بردم
مدتیه دلم یه سفر طولانی میخواد که در حال حاضر امکانش نیست و به سفرهای کوتاه بسنده میکنیم
مرسی شادی جونم , امیدوارم که موقعیتش جور شه , البته اینو هم بگم که تا بچهها کوچیک هستن مشکل واسه اینجور کارها زیاده , خود من هم همین مشکل رو به پسرم داشتم و هر بار که جای میخواستیم بریم بخاطر خواسته های پسرم منجبور بودیم ی جوری کنسل کنیم
Löschenولی الان که دیگه اون راه خودش رو رفته , حس میکنیم که نوبت ما شده تا کمی وقت واسه خودمون بزاریم
manam az sale dige safar hamo shoroo mikonam. merc jaleb bood kheyli ziaaad. rasti midoonestid reyees jomhooresh gofte name keshvaresh bar gerefte ay name kousosh hast?
AntwortenLöschenممنون از توجهت ماری جان
Löschenامیدوارم که حتما اینکار رو انجام بدید , چون گذشته از بدست آوردن روحیه خوب , با خیلی از رسومات و فرهنگهای جالبشون هم آشنا میشید :)
بله شنیدم , ولی نمیدونم جدا حقیقت داره یا نه !!
خیلی ممنون گیلدا جون از وقتی که گذاشتید و این عکس های زیبا و توضیحات رو گذاشتید
AntwortenLöschenهمیشه به خوشی و گردش
ممنون نازنین , برای شما هم بهترینها رو آرزو میکنم
Löschen